نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث

نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث
نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث
شعرگان : وبلاگ رسمی قاسم کریمی
مطالب وبسایت, نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث

نمونه اشعار زیبا از مهدی اخوان ثالث/35

چون پرنده‌ای که سحربا تکانده حوصله‌اشمی‌پرد ز لانهٔ خویشبا نگاه پر عطشیمی‌رود برون شاعرصبحدم ز خانهٔ خویشدر رهش، گذرگاهشهر جمال و جلوه که نیستیا که هست، می‌نگردآن شکسته پیر گداو آن دونده آب کدروان کبوتری که پرددر رهش گذرگاهشهر خروش و ناله که هستیا که نیست، می‌شنودز آن صغیر دکه به دستو آن فقیر طالع […]

شعرگان : وبلاگ رسمی قاسم کریمی
مطالب وبسایت, نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث

نمونه اشعار زیبا از مهدی اخوان ثالث/40

۱با نگهی گمشده در کهنه خاطراتپهلوی دیوار ترک خورده‌ای سپیدبر لب یک پله چوبین نشسته‌امبا سری آشفته، دلی خالی از امیدمی‌گذرد بر تن دیوار، بی شتابدر خط زنجیر، یکی کاروان مورنامتوجه به بسی یادگارهامی‌شود آهسته ز مد نظاره دورگویی بر پیرهن مورثی به عمددوخته کس حاشیه واری نخش سیاهیا وسط صفحه‌ای از کاغذ سپیدبا خط

شعرگان : وبلاگ رسمی قاسم کریمی
مطالب وبسایت, نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث

نمونه اشعار زیبا از مهدی اخوان ثالث/39

آسمانش را گرفته تنگ در آغوشابر، با آن پوستین سرد نمناکشباغ بی برگیروز و شب تنهاستبا سکوت پاک غمناکشساز او باران، سرودش بادجامه‌اش شولای عریانی ستور جز اینش جامه‌ای بایدبافته بس شعلهٔ زر تار ِ پودش بادگو بروید، یا نروید، هر چه در هر جا که خواهد،یا نمی‌خواهدباغبان و رهگذاری نیستباغ نومیدان،چشم در راه بهاری

شعرگان : وبلاگ رسمی قاسم کریمی
مطالب وبسایت, نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث

نمونه اشعار زیبا از مهدی اخوان ثالث/38

نگفتندش چو بیرون می‌کشاند از زادگاهش سرکه آنجا آتش و دود استنگفتندش: زبان شعله می‌لیسد پر پاک جوانت راهمه درهای قصر قصه‌های شاد مسدود استنگفتندش: نوازش نیست، صحرا نیست، دریا نیستهمه رنج است و رنجی غربت آلود استپرید از جان پناهش مرغک معصومدرین مسموم شهر شومپرید، اما کجا باید فرودید؟نشست آنجا که برجی بود خورده

شعرگان : وبلاگ رسمی قاسم کریمی
مطالب وبسایت, نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث

نمونه اشعار زیبا از مهدی اخوان ثالث/37

داوری هر که آمد بار خود را بست و رفتما همان بدبخت و خوار و بی نصیبز آن چه حاصل، جز دروغ و جز دروغ؟زین چه حاصل، جز فریب و جز فریب؟ آب و آتش آب و آتش نسبتی دارند جاویدانمثل شب با روز، اما از شگفتی‌هاما مقدس آتشی بودیم و آب زندگی در ماآتشی

شعرگان : وبلاگ رسمی قاسم کریمی
مطالب وبسایت, نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث

نمونه اشعار زیبا از مهدی اخوان ثالث/36

همه گویند که: تو عاشق اوییگر چه دانم همه کس عاشق اویندلیک می‌ترسم، یاربنکند راست بگویند؟ روشنی ای شده چون سنگ سیاهی صبورپیش دروغ همه لبخندهابسته چو تاریکی جاویدگرخانه به روی همه سوگندهامن ز تو باور نکنم، این تویی؟دوش چه دیدی، چه شنیدی، به خواب؟بر تو، دلا! فرخ و فرخنده باددولت این لرزش و این

شعرگان : وبلاگ رسمی قاسم کریمی
مطالب وبسایت, نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث

نمونه اشعار زیبا از مهدی اخوان ثالث/35

چون پرنده‌ای که سحربا تکانده حوصله‌اشمی‌پرد ز لانهٔ خویشبا نگاه پر عطشیمی‌رود برون شاعرصبحدم ز خانهٔ خویشدر رهش، گذرگاهشهر جمال و جلوه که نیستیا که هست، می‌نگردآن شکسته پیر گداو آن دونده آب کدروان کبوتری که پرددر رهش گذرگاهشهر خروش و ناله که هستیا که نیست، می‌شنودز آن صغیر دکه به دستو آن فقیر طالع

شعرگان : وبلاگ رسمی قاسم کریمی
مطالب وبسایت, نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث

نمونه اشعار زیبا از مهدی اخوان ثالث/34

قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟از کجا وز که خبر آوردی؟خوش خبر باشی، اما،‌اماگرد بام و در منبی ثمر می‌گردیانتظار خبری نیست مرانه ز یاری نه ز دیار و دیاری باریبرو آنجا که بود چشمی و گوشی با کسبرو آنجا که تو را منتظرندقاصدکدر دل من همه کورند و کرنددست بردار ازین در وطن خویش غریبقاصد

شعرگان : وبلاگ رسمی قاسم کریمی
مطالب وبسایت, نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث

نمونه اشعار زیبا از مهدی اخوان ثالث/33

خفتگان نقش قالی، دوش با من خلوتی کردندرنگشان پرواز کرده با گذشت سالیان دورو نگاه این یکیشان از نگاه آن دگر مهجوربا من و دردی کهن،‌ تجدید عهد صحبتی کردندمن به رنگ رفته‌شان، وز تار و پود مرده‌شان بیمارو نقوش در هم و افسرده‌شان، غمبارخیره ماندم سخت و لختی حیرتی کردمدیدم ایشان هم ز حال

شعرگان : وبلاگ رسمی قاسم کریمی
مطالب وبسایت, نمونه اشعار : مهدی اخوان ثالث

نمونه اشعار زیبا از مهدی اخوان ثالث/32

دیگر اکنون دیری و دوری ستکاین پریشان مرداین پریشان پریشانگرددر پس زانوی حیرت مانده، خاموش استسخت بیزار از دل و دست و زبان بودنجمله تن، چون در دریا، چشمپای تا سر، چون صدف، گوش استلیک در ژرفای خاموشیناگهان بی اختیار از خویش می‌پرسدکآن چه حالی بود؟آنچه می‌دیدیم و می‌دیدندبود خوابی، یا خیالی بود؟خامش، ای آواز

پیمایش به بالا