
اول اردیبهشت درگذشت سهراب سپهری
اول اردیبهشت، یادآور خاموشی شاعری است که با نگاهی متفاوت و زبانی نو، طبیعت و زندگی را به گونهای دیگر دید و به ما نیز آموخت چگونه جور دیگری به جهان بنگریم. سهراب سپهری، نقاش-شاعری که در هشتم اردیبهشت ۱۳۰۷ در کاشان چشم به جهان گشود و در اول اردیبهشت ۱۳۵۹ در تهران، در اوج شکوفایی هنری، از میان ما رفت.
سپهری، نه فقط یک شاعر، بلکه یک هنرمند چندوجهی بود. او با قلممو و کلمات، تصاویری بدیع و شاعرانه از طبیعت، انسان و هستی خلق کرد. شعر او، سرشار از رنگ، نور، سکوت و حرکت است. او با نگاهی عارفانه و رویکردی هستیشناسانه، به دنبال یافتن معنای زندگی و ارتباط انسان با جهان پیرامون بود.

شعر سپهری، شعری است که از دل طبیعت برمیآید و به سوی آن بازمیگردد. او با زبانی ساده و صمیمی، از گلها، درختان، رودخانهها، دشتها و آسمان سخن میگوید و در این میان، به ژرفترین مسائل انسانی و فلسفی اشاره میکند. “صدای پای آب”، “مسافر”، “حجم سبز” و “ما هیچ، ما نگاه” تنها نمونههایی از آثار بیبدیل او هستند که هر کدام دریچهای نو به دنیای شعر و اندیشه میگشایند.
یکی از ویژگیهای برجسته شعر سپهری، نگاه جستجوگر و پرسشگر اوست. او همواره در پی یافتن پاسخهایی برای سوالات بنیادین هستی است و این جستجو را با صداقت و صراحت در اشعار خود منعکس میکند. او از قالبهای سنتی شعر فارسی فاصله گرفت و با خلق زبانی نو و تصاویری بدیع، راه را برای نسلهای بعدی شاعران هموار کرد.
درگذشت سهراب سپهری در اوج جوانی، ضایعهای بزرگ برای ادبیات معاصر ایران بود. با این حال، میراث گرانبهای او، شامل اشعار و نقاشیهایش، همچنان زنده و الهامبخش است. اول اردیبهشت، فرصتی است تا بار دیگر به مرور آثار این شاعر بزرگ بپردازیم، از نگاه متفاوت او به جهان بیاموزیم و یاد و خاطرهاش را گرامی بداریم.
سپهری رفت، اما صدایش در گوش زمان طنینانداز است و نگاهش، همچنان راهنمای ما در فهمیدن زیباییهای پنهان هستی خواهد بود. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.